محرومیت موقت دلچسب

ساخت وبلاگ
حدود ساعت دو ظهر توی تاکسی ، وقتی قرار بود برای اولین بار الف رو به عنوان ناهمکلاسی و کمی بیشتر ببینم، بعد از مدتها به تصویری از خودم رسیدم ک فک می کنم نزدیکشم. اینکه چرا تو اون لحظات به همچین تصویری رسیدم، فکر میکنم در واقع ناخودآگاهم داشت خبر از طوفان هفته‌های آینده میداد. تو یه چاه عمیق نشستم تنها. و همه اتفافات و آدم های خوب زندگیم نهایت یه منظره دوست داشتی دور از دسترس‌ن برام. این تصویر الهام گرفته از داستان "سرگذشت پرنده کوکی" موراکامی‌ه به احتمال زیاد. گاهی اشعه‌های گرم آفتاب رو روی پوستم حس میکنم. گاهی کسی رو میبینم که دست تکون میده از سر چاه و بهش سلام میکنم. اما در نهایت هنوز اونجام توی عمق چاه. ولی امیدوار بلخره کسی راهی برای ورود به اعماق چاه پیدا کنه.  و چرا افتادم اونجا؟ نمی دونم. حافظه‌م پاک شده.  محرومیت موقت دلچسب...ادامه مطلب
ما را در سایت محرومیت موقت دلچسب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ngrb بازدید : 112 تاريخ : شنبه 18 تير 1401 ساعت: 15:59

حتی الان دلم برای اون پسره‌ی کچل سر میدون ونک که تراکت پخش میکرد و گاهی تو صف طویل تاکسیای کرج وایمیسادم نگاهش میکردم و برای در کردن خستگی مغزم و فراموش کردن بار سنگین کوله رو دوشم، قصه زندگی‌شو حدس میزدم هم تنگ شده. امیدوارم حالت خوب باشه پسره‌ی کچل و تجربه های عجیبی تو این بیشتر از یک سال و نیم ندیدنت کسب کرده باشی. اینجا که فقط مسیر تخت، لبتاب، و پارک سر کوچه قفل نشده هنوز.

محرومیت موقت دلچسب...
ما را در سایت محرومیت موقت دلچسب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ngrb بازدید : 106 تاريخ : شنبه 16 بهمن 1400 ساعت: 18:52

با سه نفر حرف میزدم. از سه نقطه مختلف دنیا: سوئد، آمریکا، ایران. هرسه نفر دو تا نقطه مشترک داشتن: یکی من، یکی تنهایی و عطش پیدا کردن کسی که بفهمتشون و بهشون بگه چرا شب بی خواب میشن. با خودم فکر کردم عجیب نیست؟ که فکر میکنیم شبا فقط خودمون بیداری میزنه به سرمون و بقیه تخت خوابیدن؟ در حلیکه میلیون ها آدم روی تخت شون با ارواح تجربه های تلخ گذشته و هیوالای آینده مبهم میجنگن. و بعد به یه موضوع به ظاهر بی ربط فکر کردم. که چقدر نوشتن سخته، و شاید فکر کنیم عجیب نیس یه نفر مثلن ده سال وقتشو میذاره برای یه کتاب؟ ولی هنوز بعد قرن ها نویسندگی یه شغل محسوب میشه و مردم پول میدن تا کتاب بخرن. اگر کار بزرگی نبود مثل خیلی از شغل ها کم کم محو میشد. مثلن شیرفروش. دیگه کسی نیس که بیاد و در خونه یه شیشه شیر بذاره هر روز صبح. چون الان ما یخچال داریم. ولی برعکس یخچال که مشکلش حل شده، هنوز آدما احتیاج دارن یکی دست کنه تو کاسه سرشون و بهشون بگه دقیقن داره چی میگذره توش. نویسنده هایی که روزها و شب ها دونه دونه افکارشونو خط میکنن تا ما شبا تو تخت کتاباشونو بخونیم و حس کنیم افکارمون به نوشته درومده و نهایتن زیر یکیش خط بکشیم. شب رو باخیال راحت تری بخوابیم. چون حالا فهمیدیم چه مرگمونه.   محرومیت موقت دلچسب...ادامه مطلب
ما را در سایت محرومیت موقت دلچسب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ngrb بازدید : 121 تاريخ : شنبه 16 بهمن 1400 ساعت: 18:52

(این یادداشت اواسط اردیبهشت نوشته شده. و حالا اون روز ها چقدر دور و قشنگ به نظر میان.)خوشبختی و آرامش برای من یعنی ظهر گرم و لذت بخش اردیبهشتی توی خیابون ها قدم زدن .اونقدی وقت داشته باشی که بتونی کارهای معمولی خودت رو سر و سامون بدی. خریدای کوچیک کن محرومیت موقت دلچسب...ادامه مطلب
ما را در سایت محرومیت موقت دلچسب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ngrb بازدید : 122 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 17:55

۱۲ ظهر از خواب پاشدم. بعد از چند روز توهم کرونا داشتن تبمو گرفتم. تب نداشتم. اما از استرس و حال بد داغ بودم. صبونه چنتا ساقه طلایی بی مزه و چایی خوردم و چنتا گردو . هیچی مزه نداشت. لیوانمو محض احتیاط جدا کردم اوردم توی اتاقم. پنجره رو باز کردم و جریا محرومیت موقت دلچسب...ادامه مطلب
ما را در سایت محرومیت موقت دلچسب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ngrb بازدید : 119 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 17:55

من با اصل یک سری کارها مخالفم. با کانتکور زدن، انواع و اقسام پودر هایی که روی پوست بیچاره مون میشینه تا بی نقص به نظر بیایم، من با همه اینا از ریشه مشکل دارم. بیاید قبول کنیم همه ما آدما رو پوستمون لک داریم. چرا باید لکارو بپوشونیم؟ که دیگه تعجب کنیم محرومیت موقت دلچسب...ادامه مطلب
ما را در سایت محرومیت موقت دلچسب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ngrb بازدید : 124 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 17:55

چند روز پیش، موقع پاک کردن یک سبد لوبیا، یه پادکست از مدرسه زندگی فارسی برای خودم پلی کردم. راجع به رقصیدن و فلسفه اش بود. میگفت که ما آدما موقع رقصیدن معمولا حواسمون هست "مسخره" نباشیم. یه وقت حرکتی نکنیم که کسی به نظرش بد بیاد. اما اصولن رقص برای ا محرومیت موقت دلچسب...ادامه مطلب
ما را در سایت محرومیت موقت دلچسب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ngrb بازدید : 120 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 17:55

اندر احوالات این روزها، همین که رفتم یه آهنگ قدیمی از کوروس دانلود کردم و کامنت ملت رو خوندم که نوشته بودن چقدر با ابن آهنگ قدیما تو عروسیا قر دادن و چقدر دلشون برای سادگی و خوشی اون موقعا تنگ شده و با چشمی پر اشک و غرق در نوستالژیا لرزوندم...

محرومیت موقت دلچسب...
ما را در سایت محرومیت موقت دلچسب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ngrb بازدید : 107 تاريخ : چهارشنبه 11 فروردين 1400 ساعت: 17:55

میدونم که سال های آینده که به این روزها نگاه کنم دلم به حال خودم میسوزه که چطور طاقت آوردم. نه وایسا. شایدم بگم چقدر خوش خیال و آروم بودم. کی میدونه شاید بگم خوش به حالم که نگران حمله زامبیا نبودم. کا محرومیت موقت دلچسب...ادامه مطلب
ما را در سایت محرومیت موقت دلچسب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ngrb بازدید : 128 تاريخ : دوشنبه 29 دی 1399 ساعت: 17:04

"I'm scared". she said. "These days I feel like a snail without a shell" South of the Border, West of the Sun Haruki Murakami محرومیت موقت دلچسب...
ما را در سایت محرومیت موقت دلچسب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ngrb بازدید : 128 تاريخ : دوشنبه 29 دی 1399 ساعت: 17:04